به درِ چاه هم رحم نمی نمایند چه رسد به مجسمه!

به گزارش حمایت از تولید ملی، خبرنگاران/اصفهان خالق مجسمه مطالعه که حدود دو ماه پیش بخشی از اثر او توسط فرد یا افرادی ناشناس جداشده و آسیب دیده بود می گوید: فکر می کنم بیشتر از هر چیز، شرایط مالی موجب شده تا سارقان به فکر ربودن مجسمه های شهری بیفتند، چون با آگاه شدن از اینکه جنس بخش جدا شدۀ مجسمه مطالعه برنز یا آهن نیست، آن را گوشه ای رها نموده و رفته بودند.

به درِ چاه هم رحم نمی نمایند چه رسد به مجسمه!

محمد سلامت زاده، نقاش و مجسمه سازی که خالق چندین اثر حجمی در اصفهان است، در گفت وگو با حمایت از تولید ملی اظهار می نماید: مجسمۀ مطالعه که نمادی در ستایش مطالعه و ترغیب جامعه به این امر است، سال 1395 توسط شهرداری اصفهان سفارش داده شد و مقابل کتابخانه مرکزی نهاده شد اما حدود دو ماه پیش متوجه شدم که کتاب و بخشی از این مجسمه، توسط فرد یا افرادی از بدنه جداشده است.

او ادامه می دهد: جنس بدنه این مجسمه از فایبرگلاس است و خیلی به آن فشار واردشده بود تا از پایه جدا گردد اما در نهایت فقط توانسته بودند کتاب و دست مجسمه را جدا نمایند.

این هنرمند، در پاسخ به این سؤال که آیا پیگیری قضایی برای شناسایی دزد یا دزدان صورت گرفته یا خیر؟ می گوید: به این خاطر که قسمت کتاب و دست مجسمه مطالعه هم از جنس فایبرگلاس بود، آن را همان اطراف رها و نموده و رفته بودند، بنابراین پیگیری قضایی انجام نشد اما اثر قدرت الله عاقلی که بخشی از آن چند روز پیش به سرقت رفته، از جنس برنز است.

سلامت زاده تصریح می نماید: در حال حاضر این مجسمه را به کارگاه انتقال داده ام تا بازسازی کنم و در صورت تصویب، تغییراتی هم خواهد داشت.

از نظر او، علت این سرقت ها مسائل مالی است و دراین باره شرح می دهد: اخیرا پدیدۀ دزدیده شدن درِ چاه ها که در تمام شهرها در کف کوچه و خیابان دیده می گردد هم زیاد شده و وقتی به درِ چاه که در صورت فقدان آن جان مردم به خطر می افتد رحم نمی نمایند، دیگر برای سایر موارد چه انتظاری می توان داشت.

به نظر شما برای جلوگیری از این سرقت ها چه می گردد کرد؟ پاسخ سلامت زاده به این سؤال چنین است: فکر می کنم باید مجسمه ها را جایی قرار داد که حتی نیمه شب کاملاً در معرض انظار باشند و اطراف آن نیز نورپردازی گردد. البته اثر تقدیس پرویز تناولی و درخت دوستی مرتضی نعمت اللهی هر دو این ویژگی ها را داشتند و بااین حال از دستبرد در امان نماندند.

او می افزاید: نقطۀ اتصال سردیس ها به پایه سنگی و بتنی، شاید اسکلت محکمی نداشته باشد؛ به هر حال بسیاری از آن ها در سال های گذشته نصب شده اند و شاید چندان بیم آن نمی رفته که سرقت شوند، به همین خاطر دزدان با ترفندهای خود و به مرور، بخشی از آثار و شاید خود اثر را از جا کنده و می برند؛ ازاین جهت شاید سرکشی های دوره ای و تقویت اسکلت سردیس ها و نقاط جوش اجزا، احتمال سرقت را کمتر کند.

منبع: خبرگزاری ایسنا

به "به درِ چاه هم رحم نمی نمایند چه رسد به مجسمه!" امتیاز دهید

امتیاز دهید:

دیدگاه های مرتبط با "به درِ چاه هم رحم نمی نمایند چه رسد به مجسمه!"

* نظرتان را در مورد این مقاله با ما درمیان بگذارید