آنتن نوروزی در تسخیر دنباله سازان - حمایت از تولید ملی

به گزارش حمایت از تولید ملی، آنتن نوروزی سیما سال جاری بیش از همواره با دنباله ها رونق گرفته بود. اگر زمانی تعداد سریال هایی که فصل دوم و سوم آنها در تلویزیون ساخته می شد به تعداد انگشتان دو دست هم نمی رسید، حالا در این سال های اخیر فرایند فراوری فصول دوم و سوم سریال هایی که با اقبال مخاطبان روبه رو می شوند، رونق جدی گرفته است.

این در حالی است که سال جاری دو مورد از سریال های نوروزی سیما، دنباله هایی بر فصول قبلی بودند که به دلیل استقبال مخاطبان در باکس نوروزی سیما قرار گرفته اند. فصل سوم نون.خ در شبکه یک سیما و فصل دوم گاندو در شبکه سه سیما، دو سریالی بودند که در این ایام روی آنتن رفتند و بیش از مجموعه های دیگر مورد توجه قرار گرفتند؛ هر چند سریال های هم بازی شبکه دو و نوروز رنگی شبکه پنج نیز به نوبه خود به آنتن تلویزیون حال و هوایی تازه بخشیدند.

نون.خ 3

خلاصه داستان: نون.خ روایت مردم یکی از روستاهای کردنشین کشورمان است که هر بار درگیر اتفاقاتی تازه می شوند. شخصیت محوری این سریال نورالدین خانزاده با بازی سعید آقاخانی است. قصه فصل سوم این سریال در دوران کرونا روایت می گردد و درباره پیداشدن یک معدن طلا در روستاست. ماجرایی که تلاقی آن با واریز اشتباهی یک مبلغ میلیاردی به حساب نورالدین خانزاده و علنی شدن این موضوع در روستا و همچنین ازدواج اجباری او، پیچیده تر هم می گردد.

اعتماد کردن به ستاره های گمنام

مهم ترین نکته درباره نون.خ و عظیم ترین وجه تمایز این سریال که برای همه جالب توجه بود، درخشیدن این سریال در غیاب ستاره های سرشناس سینما و تلویزیون بود. در شرایطی که عموم سریال هایی که با استقبال روبه رو می شوند و کار به ساخت فصل دوم و سوم آنها می رسد، حداقل چند بازیگر نام آشنا دارند، اما سعید آقاخانی، علی صادقی، شقایق دهقان و سیدعلی صالحی تنها بازیگران شناخته شده فصل سوم این سریال هستند که اتفاقا همین بازیگران شناخته شده نیز در زمره ستارگان سینما و تلویزیون دسته بندی نمی شوند اما با پذیرفتن نقش های اصلی در فصول مختلف این سریال توانستند به خوبی بدرخشند. در واقع بسیاری از بازیگران نقش های اصلی این سریال، بازیگران نقش های فرعی سریال های دیگر هستند که در این سریال به آنها اعتماد شده و اتفاقا به خوبی نیز از پس نقش هایی که به آنها سپرده شده، برآمدند. در کنار نون.خ ظرفیتی تازه برای بعضی از بازیگران بومی و البته تئاتری شد تا از طریق آنتن تلویزیون توانایی های خود را در عرصه تصویر بیش از پیش به رخ بکشند و تبدیل به ستاره هایی تازه در عرصه هنر تصویر شوند. سیروس میمنت، کاظم نوربخش، هدیه بازوند، پاشا جمالی، ندا قاسمی و صهبا شرافتی شماری از بازیگرانی هستند که با این سریال بیش از گذشته به شهرت رسیدند.

در اهمیت هنر قصه گویی

عظیم ترین نقطه قوت نون.خ را که اتفاقا باعث ایجاد پیروزیت های دیگری همچون معرفی ستاره های تازه به عرصه تلویزیون شده است، باید فیلمنامه آن دانست. فیلمنامه امیر وفایی برای نون.خ و قصه پر از تعلیق و حادثه این سریال باعث شده مخاطب تلویزیون در طول شب های نوروز بیش از همه سریال های در حال پخش نسبت به نون.خ روی خوش نشان دهد آنچنان که براساس نظرسنجی مرکز تحقیقات صداوسیما، این سریال رتبه اول پربیننده ترین سریال نوروز 1400 را در هفته اول به خود اختصاص داد.

نون.خ ریتم خوبی دارد و توزیع داستان در قسمت های مختلف به خوبی انجام شده است به شکلی که هر قسمت از سریال پر است از حادثه و خرده قصه هایی که در کنار هم، علاوه بر پیش بردن داستان اصلی، شناخت مخاطب را از زندگی تک تک شخصیت های اصلی قصه، بیشتر می نماید. همین نگاه نظام مند و اصولی هم هست که باعث شده تا ریتم سریال در تمامی قسمت ها حفظ گردد و بار کمدی کار نیز در سراسر سریال جریان داشته باشد و صرفا بر دوش یک نفر یا متمرکز در چند قسمت خاص نباشد.

از شوخی با بورس تا گردشگر های چینی!

نون.خ اما در فصل سوم یک سری اتفاقات ویژه و جالب توجه هم داشت. تاثیر کرونا در راستا قصه این فصل را باید به عنوان اولین این موارد برشمرد. اشاره های مختلف شخصیت های سریال به مواردی که باید در ارتباط با بیماری کرونا به آن توجه کرد باعث شد تا این سریال علاوه بر جنبه سرگرم نماینده، آموزنده هم باشد. نکته دیگر شوخی های سریال با بعضی اتفاقات و موضوعات روز بود. شوخی با موضوع سرمایه گذاری در بورس یکی از این موارد بود که اتفاقا بازتاب بسیاری هم در فضای مجازی پیدا کرد. همچنین گره زدن قصه سریال به صنعت گردشگری و حضور چند گردشگر چینی در این سریال که به قصد دیدن اماکن تاریخی به این منطقه سفر نموده اند، باب شوخی های جالبی را با سایر فرهنگ ها و مردمان در این سریال باز نموده است.

هم بازی

خلاصه داستان: روایتی از زندگی و روابط اجتماعی چندین جوان که با موضوعاتی همچون ازدواج و اشتغال و کارآفرینی گره می خورد.

رویکرد نوروزی متفاوت شبکه 2

شبکه دو از سال 98 نشان داد که تصمیم گرفته تا باکس نوروزی خود را به سریال هایی با رویکرد اجتماعی اختصاص دهد. بعد از بر سر دو راهی بهرنگ توفیقی که در عید 98 به روی آنتن رفت و رویکردی اجتماعی داشت، کامیون مسعود اطیابی نیز با وجود رگه های طنزش به نوعی یک اثر در حوزه موضوعات اجتماعی به شمار می آمد و سال جاری نیز شبکه دو با هم بازی به استقبال مخاطبان نوروزی خود رفت. سریال هم بازی به کارگردانی سروش محمدزاده و تهیه نمایندگی نوید محمودی به اشتغال و ازدواج جوان ها در بستر کارآفرینی یک افغانستانی می پردازد.

حمایت از فراوری و کارآفرینی، در سالی با همین نام

در سالی که به نام فراوری، پشتیبانی ها، مانع زدایی ها نامگذاری شده است، شبکه دو سیما سعی کرد تا با سریال نوروزی خود به حمایت از مساله مهم فراوری و کارآفرینی بپردازد. در شرایطی که شرایط مالی کشور هر روز پیچیده تر از قبل می گردد، هستند گروهی از جوانان و علاقه مندان که با ایده و طراحی جالب و خلاقانه ای که در ذهن خود دارند، کسب و کاری حلال برای خود و دیگران راه می اندازند.

قصه اصلی سریال هم بازی نیز درباره همین موضوع است. لیلا دختری پیروز است که در حوزه کارآفرینی به پیروزیت های بسیاری دست پیدا نموده است و البته از افغانستانی تبارها هم به شمار می رود که در ادامه قصه مخاطبان علاوه بر زندگی کاری او شاهد زندگی شخصی اش نیز بودند.

گاندو 2

خلاصه داستان: فصل دوم گاندو ادامه ای بر کوشش های نیروهای امنیتی ایرانی برای مقابله با جریان نفوذ است. این بار شاهد تقلای سرویس جاسوسی انگلیس برای ضربه زدن به ایران و مقابله نیروهای داخلی با این توطئه هستیم. قصه از دستگیری روح ا... زم ادمین کانال آمدنیوز شروع می گردد و به نفوذ در تیم مذاکرات هسته ای برجام می رسد.

اقبال مخاطبان به ژانر جاسوسی

در این یکی دو سال اخیر، تلویزیون توانست با نمایش چند سریال در ژانر امنیتی و جاسوسی نظر بسیاری از مخاطبان را به خود جلب کند. از خانه امن گرفته که در زمان پخش عنوان پربیننده ترین سریال آن روزها را به دست آورد تا دادستان مسعود ده نمکی که آن نیز به نوبه خود در جذب مخاطبان تا حدودی پیروز بود و

گاندو 2 نیز تا اینجای کار به واسطه ژانر مهیجی که بر روی آن دست گذاشته، با اقبال مخاطبان روبه رو شده است.

این یک واقعیت غیرقابل انکار است که بسیاری از مخاطبان تشنه دیدن سریال هایی جذاب با رویکرهای جاسوسی و امنیتی هستند و این مزیتی است که تلویزیون با درک درست آن در یک سال اخیر توانسته نگاه بسیاری از مخاطبان سخت پسند این روزهای آثار نمایشی را به سوی خود بگرداند.

و حالا یک قهرمان واقعی!

گاندو2 قصه ای قهرمان محور دارد؛ قهرمان هایی جوان که به عنوان نیروهای اطلاعاتی و امنیتی از هوش و پشتکار بالایی برخوردار هستند. شخصیت اصلی این قصه کاراکتر محمد با بازی وحید رهبانی است اما چند جوان دیگر نیز به عنوان نیروهای محمد در این داستان حضور دارند که او را در حل و فصل پرونده های امنیتی یاری می نمایند. بازی خوب وحید رهبانی در نقش یک نیروی امنیتی توانسته تصویر او را در این نقش در ذهن مخاطبان تثبیت کند و او را تبدیل به نمادی از نیروهای امنیتی ایران کند؛ قهرمانی که اقبال مخاطبان به او در فضای مجازی نشان می دهد تا چه اندازه برای مخاطبان باورپذیر از آب درآمده است.

نقطه قوتی که تبدیل به نقطه ضعف شد!

فصل دوم سریال گاندو در کنار نقاط مثبتی که داشت اما یک ضعف جدی و اساسی نیز داشت؛ اول این که به نظر می رسد زمان پخش این سریال نوروزی شبکه سه مناسب نبود، باکسی که معمولا به پخش آثار کمدی و سرگرم نماینده اختصاص داشت. اما نکته مهم تر این که این سریال در فصل دوم کوشش دارد تا به پرونده های مختلفی سَرک بکشد و این بار به جای یک موضوع تعیین به چند موضوع و کیس بپردازد. هر چند که نمایش اقتدار نیروهای امنیتی و نظامی ایران در حوزه های مختلف ارزشمند است اما باید این واقعیت را پذیرفت که مثلا نمایش توقیف نفتکش انگلیسی در کلیت قصه سریال و پیشبرد آن هیچ تاثیری نداشت و در عمل جزو زوائد داستانی این فصل به شمار می آمد. گویا که سازندگان آن را پیش از ساخت سریال آماده نموده باشند و

به نوعی آن را به قصه اصلی متصل نمایند.

حرکت روی لبه تیز حواشی

گاندو2 نقاط قوت بسیاری نسبت به فصل اول دارد که بدون شک مهم ترین آن بالاتر رفتن کیفیت کارگردانی و همچنین قوت صحنه های اکشن و حادثه ای سریال است اما وجه اشتراک دو فصل این سریال را باید حرکت روی لبه تیز حواشی دانست؛ با این تفاوت که این بار شدت درگیر شدن گاندو با حاشیه بیشتر از قبل بود. بعضی به طرفداری از سریال آن را بیان نماینده نقدهای مردم دانستند و بعضی به انتقاد از محتوای سریال، مباحث مطرح شده در آن را عاملی برای تضعیف مشارکت مردم در انتخابات مهم و سرنوشت ساز پیش رو دانستند.

نوروز رنگی

خلاصه داستان: نوروز رنگی داستان روزهای پایانی اسفند ماه یکی از سال های دهه 60 را روایت می نماید که در عین طنز و سرگرمی، به سنت ها و آداب ایرانی در شهر مشهد مقدس نیز می پردازد.

نوروزهای خاص دهه 60

دهه 60 خورشیدی، قطعا یکی از مهم ترین و خاص ترین دوران زندگی ایرانیان بوده است. شرایط خاص اجتماعی حاکم بر جامعه ایرانی که از یک سو به تازگی انقلاب اسلامی را پشت سرگذاشته و از سوی دیگر درگیر جنگ تحمیلی با رژیم بعث بوده، شرایطی منحصر به فرد را برای جامعه آن روز رقم زده بود.

علی مسعودی یا همان علی مشهدی که بسیاری از مخاطبان در این چند سال اخیر علاوه بر نویسندگی از هنر بازیگری او نیز لذت برده اند، با دست گذاشتن بر آن دوره خاص سعی نموده تا روایتی طنز و سرگرم نماینده از زندگی مردمان شهرش، مشهد، را به تصویر بکشد؛ روایتی متفاوت از آخرین روزهای سال 1366 در حاشیه شهر مشهد و کوشش چند جوان مشهدی برای کسب درآمد در روزهای عید که البته هر بار با مسئله ای تازه روبه رو می شوند.

خاطره بازی ایرانی

ما ایرانی ها اساسا پیوند عجیب و غریبی به خاطرات مان داریم. خاطره بازی یکی از محبوب ترین کارها برای ایرانیان است و عموم ما از مرور خاطرات شیرین و حتی گاهی تلخ گذشته، لذت می بریم. نوروز رنگی با پیوند اتفاقات سریال با یک سری از اتفاقات خاص اجتماعی در دهه 60 مثل ورود اولین تلویزیون های رنگی به خانه ها، شرایط خاص روزهای دفاع مقدس، صمیمیت حاکم بر مناسبات اجتماعی به ویژه در محلات و همسایه ها، صحنه هایی خاطره انگیز را برای مخاطبانش رقم زد؛ صحنه هایی از نوروزهای رنگی آن سال ها که هنوز نه خبری از کرونا بود و نه خبری از تنهایی و انزوای ناشی از گسترش شبکه های اجتماعی و تلفن های هوشمند؛ نوروزهایی که به معنی واقعی کلمه نوروز بودند.

منبع: حسین مبارکی / ضمیمه قاب کوچک روزنامه حمایت از تولید ملی